باز امروز آلودگی به مرز هشدار رسید ولی هشدار واسه کسایی که بتونن از خونه نیان بیرون! نه ما که باید تحت هر شرایطی بیایم...
از وقتی این توت فرنگی سر و کله اش پیدا شده، آلودگی و پارازیت ها و موبایل ها منو خیلی میترسونه ...
بعد از اون شوک بدی که بهم وارد شد، یکشنبه رفتیم دکتر و کمی از نگرانیمون کم شد ولی باز تا تست مجدد و جواب قطعی ، خیالمون راحت نمیشه ...
چه خوبه بی خبری و بی خیالی...
...
تعطیلی یه روز درمیون این هفته، آخرین تعطیلی درست و حسابی امساله
22 بهمن به طرز مسخره ای افتاده به جمعه!
کلا دی و بهمن و اسفند رو با یه فرمون باید رفففففت تا فروردین!
...
خوشبختانه محرم و صفر داره تموم میشه . تو این دو ماه غم میگیره همه جا رو .
مخصوصا که تو پاییز هم باشه... چقدر زیاد دلم میگیره این روزا...
فردا میرم به بابا سر بزنم ...
وااااای زهره جان تبریک میگم عزیزم
منم دلم توت فرنگی اینا خوااااااست
خدا حفظش کنه ان شاالله صحیح و سالم بدنیا میاد و دنیات از این رو به اون رو میگه. تبریک میگم مامان زهره
ممنون آبگینه جان. انشاله قسمت شما بشه به زودی...
مرسی از تبریکت عزیزم
زهره جان درست فهمیدم توت فرنگی نی نی تو دلته؟
تعطیلات خیلی خوب بود. بیشتر مراقبه خودتون باش
بله توت فرنگی دارم
ممنون